۴۳ بار خوانده شده
وَ قَالَ عليهالسلام كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اَللَّهِ وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ اَلدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ
و فرمود: در گذشته مرا برادرى بود كه در راه خدا برادريم مىنمود. خردى دنيا در ديدهاش وى را در چشم من بزرگ مىداشت
وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ يَشْتَهِي مَا لاَ يَجِدُ وَ لاَ يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ
و شكم بر او سلطهاى نداشت، پس آنچه نمىيافت آرزو نمىكرد و آنچه را مىيافت فراوان به كار نمىبرد
وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ اَلْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ اَلسَّائِلِينَ
بيشتر روزهايش را خاموش مىماند، و اگر سخن مىگفت گويندگان را از سخن مىماند و تشنگى پرسندگان را فرو مىنشاند
وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ اَلْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ
افتاده بود و در ديدهها ناتوان، و به هنگام كار چون شير بيشه و مار بيابان
لاَ يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً
تا نزد قاضى نمىرفت حجّت نمىآورد
وَ كَانَ لاَ يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ اَلْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اِعْتِذَارَهُ
و كسى را كه عذرى داشت. سرزنش نمىنمود، تا عذرش را مىشنود
وَ كَانَ لاَ يَشْكُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ
از درد شكوه نمىنمود مگر آن گاه كه بهبود يافته بود
وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لاَ يَقُولُ مَا لاَ يَفْعَلُ
آنچه را مىكرد مىگفت و بدانچه نمىكرد دهان نمىگشود
وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى اَلْكَلاَمِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى اَلسُّكُوتِ
اگر با او جدال مىكردند خاموشى مىگزيد و اگر در گفتار بر او پيروز مىشدند، در خاموشى مغلوب نمىگرديد
وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ
بر آنچه مىشنود حريصتر بود تا آنچه گويد
وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى اَلْهَوَى فَيُخَالِفُهُ
و گاهى كه او را دو كار پيش مىآمد مىنگريست كه كدام به خواهش نفس نزديكتر است تا راه مخالف آن را پويد
فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ اَلْخَلاَئِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ اَلْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ اَلْكَثِيرِ
بر شما باد چنين خصلتها را يافتن و در به دست آوردنش بر يكديگر پيشى گرفتن. و اگر نتوانستيد، بدانيد كه اندك را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
و فرمود: در گذشته مرا برادرى بود كه در راه خدا برادريم مىنمود. خردى دنيا در ديدهاش وى را در چشم من بزرگ مىداشت
وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلاَ يَشْتَهِي مَا لاَ يَجِدُ وَ لاَ يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ
و شكم بر او سلطهاى نداشت، پس آنچه نمىيافت آرزو نمىكرد و آنچه را مىيافت فراوان به كار نمىبرد
وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ اَلْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ اَلسَّائِلِينَ
بيشتر روزهايش را خاموش مىماند، و اگر سخن مىگفت گويندگان را از سخن مىماند و تشنگى پرسندگان را فرو مىنشاند
وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ اَلْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ
افتاده بود و در ديدهها ناتوان، و به هنگام كار چون شير بيشه و مار بيابان
لاَ يُدْلِي بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً
تا نزد قاضى نمىرفت حجّت نمىآورد
وَ كَانَ لاَ يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ اَلْعُذْرَ فِي مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اِعْتِذَارَهُ
و كسى را كه عذرى داشت. سرزنش نمىنمود، تا عذرش را مىشنود
وَ كَانَ لاَ يَشْكُو وَجَعاً إِلاَّ عِنْدَ بُرْئِهِ
از درد شكوه نمىنمود مگر آن گاه كه بهبود يافته بود
وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لاَ يَقُولُ مَا لاَ يَفْعَلُ
آنچه را مىكرد مىگفت و بدانچه نمىكرد دهان نمىگشود
وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى اَلْكَلاَمِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى اَلسُّكُوتِ
اگر با او جدال مىكردند خاموشى مىگزيد و اگر در گفتار بر او پيروز مىشدند، در خاموشى مغلوب نمىگرديد
وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ
بر آنچه مىشنود حريصتر بود تا آنچه گويد
وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى اَلْهَوَى فَيُخَالِفُهُ
و گاهى كه او را دو كار پيش مىآمد مىنگريست كه كدام به خواهش نفس نزديكتر است تا راه مخالف آن را پويد
فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ اَلْخَلاَئِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ اَلْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ اَلْكَثِيرِ
بر شما باد چنين خصلتها را يافتن و در به دست آوردنش بر يكديگر پيشى گرفتن. و اگر نتوانستيد، بدانيد كه اندك را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن.!
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:ارزش علم و عالم
گوهر بعدی:ضرورت شکر نعمت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.