۶۲ بار خوانده شده
وَ قَالَ عليهالسلام لِأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَ قَدْ كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرِ لَمَّا جَاءَ إِلَى اَلْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئاً مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم فِي مَعْنَاهُمَا فَلَوَى عَنْ ذَلِكَ فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ إِنِّي أُنْسِيتُ ذَلِكَ اَلْأَمْرَ
و انس پسر مالك را نزد طلحه و زبير به بصره فرستاد تا آنان را حديثى به ياد آرد كه از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) شنيده بود. انس از رساندن پيام سر برتافت و چون بازگشت گفت: «فراموش كردم.»
فَقَالَ عليهالسلام إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اَللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لاَمِعَةً لاَ تُوَارِيهَا اَلْعِمَامَةُ قال الرضي يعني البرص فأصاب أنسا هذا الداء فيما بعد في وجهه فكان لا يرى إلا مبرقعا
امام فرمود: اگر دروغ مىگويى خدايت به سپيدى درخشان گرفتار گرداند كه عمامه آن نپوشاند يعنى بيمارى برص. از آن پس انس را در چهره برص پديد گرديد و كس جز با نقاب او را نديد.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
و انس پسر مالك را نزد طلحه و زبير به بصره فرستاد تا آنان را حديثى به ياد آرد كه از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) شنيده بود. انس از رساندن پيام سر برتافت و چون بازگشت گفت: «فراموش كردم.»
فَقَالَ عليهالسلام إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اَللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لاَمِعَةً لاَ تُوَارِيهَا اَلْعِمَامَةُ قال الرضي يعني البرص فأصاب أنسا هذا الداء فيما بعد في وجهه فكان لا يرى إلا مبرقعا
امام فرمود: اگر دروغ مىگويى خدايت به سپيدى درخشان گرفتار گرداند كه عمامه آن نپوشاند يعنى بيمارى برص. از آن پس انس را در چهره برص پديد گرديد و كس جز با نقاب او را نديد.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:توکل و اعتماد به خدا
گوهر بعدی:روانشناسى عبادات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.