هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از زبان شاعری بیان میشود که از خامه (قلم) میخواهد پیام او را به اهل راز برساند. شاعر خود را مانند صیادی توصیف میکند که دامش را برای شکار همای (مرغ خوشبختی) گسترده است. او از آرزوهای ناپخته خود میگوید و از فقر به عنوان لباسی یاد میکند که اگر از آن شکوه کند، مانند حریر، حرام میشود. شاعر همچنین از نامههایی میگوید که پر از نام دیگران است اما جای نام او خالی است و در پایان، از انتظار کشیدن برای شکار مرغان رمیده مانند عنقا سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۸
ای خامه حرف زن که پس از ما کلام ما
شاید به اهل راز رساند سلام ما
آن صید پیشه ایم که تا بگذرد همای
چون مسطر از غرور دهد کوچه، دام ما
از زنده رود آب بقا، خضر همچو موج
پهلو تهی کند ز تمنای خام ما
ای باغبان به جان تو ما آزموده ایم
از نکهت گل است علاج زکام ما
ای فقر، از لباس تو گر شکوه ای کنیم
همچون حریر، شال تو باشد حرام ما!
در نامه های او که پر از نام هر کسی است
خالی ست همچو نقش نگین جای نام ما
تا چند چون سلیم نشینیم در کمین؟
مرغان رمیده اند چو عنقا ز دام ما
شاید به اهل راز رساند سلام ما
آن صید پیشه ایم که تا بگذرد همای
چون مسطر از غرور دهد کوچه، دام ما
از زنده رود آب بقا، خضر همچو موج
پهلو تهی کند ز تمنای خام ما
ای باغبان به جان تو ما آزموده ایم
از نکهت گل است علاج زکام ما
ای فقر، از لباس تو گر شکوه ای کنیم
همچون حریر، شال تو باشد حرام ما!
در نامه های او که پر از نام هر کسی است
خالی ست همچو نقش نگین جای نام ما
تا چند چون سلیم نشینیم در کمین؟
مرغان رمیده اند چو عنقا ز دام ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.