هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از استعارههای مختلف مانند غنچه، گل، موج، شیشه، و آینه برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی استفاده میکند. شاعر از عناصر طبیعت و اشیاء برای توصیف حالات درونی و رابطهی انسان با جهان هستی بهره میبرد. در پایان، اشارهای به رباعیات مشهور و نقش آنها در انتقال مفاهیم دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی خواننده نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۵
چو غنچه نیست نهان از کسی دفینه ی ما
کف گشاده بود همچو گل خزینه ی ما
به هر کجا که به سنگی رسید، همچون موج
بغل گشاده دود سویش آبگینه ی ما
شدیم خاک و فلک را چو شیشه ی ساعت
برون نمی رود از دل غبار کینه ی ما
چهار موجه بود یک رباعی مشهور
که بحر یاد گرفته ست از سفینه ی ما!
ز بس نرفت برون هر که جا گرفت درو
بود چو صفحه ی تصویر، لوح سینه ی ما
چون این در آینه صورت پذیر نیست سلیم
زمانه کیست که پیدا کند قرینه ی ما؟
کف گشاده بود همچو گل خزینه ی ما
به هر کجا که به سنگی رسید، همچون موج
بغل گشاده دود سویش آبگینه ی ما
شدیم خاک و فلک را چو شیشه ی ساعت
برون نمی رود از دل غبار کینه ی ما
چهار موجه بود یک رباعی مشهور
که بحر یاد گرفته ست از سفینه ی ما!
ز بس نرفت برون هر که جا گرفت درو
بود چو صفحه ی تصویر، لوح سینه ی ما
چون این در آینه صورت پذیر نیست سلیم
زمانه کیست که پیدا کند قرینه ی ما؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.