هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از احساس تنهایی، ناامیدی و درد عشق نافرجام سخن می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق و رنج‌های عاطفی خود می‌نالد و ترس از دیده شدن ضعف‌هایش توسط دیگران را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مشکلات زندگی و ناتوانی در حل آن‌ها دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، ناامیدی و دردهای روحی است که درک آن‌ها برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۶

مدعی کو تا چراغ محفلم بیند ترا
غافل از راه آید و در منزلم بیند ترا

از ترحم سنگ را دل خون شود هر گه چو موج
خنده زن بر گریه ی بی حاصلم بیند ترا

در غم سامان به راه کعبه، ای بت نیستم
راهزن ترسم درون محملم بیند ترا

کاش سوزن بخیه ی اول به چشم خود زند
کز شکاف سینه ترسم در دلم بیند ترا

صحبت ما و تو ای طوفان نگردد برطرف
ناخدا کو تا حریف ساحلم بیند ترا

دست کوته کن سلیم از من، که ترسم روزگار
عاجز از اصلاح کار مشکلم بیند ترا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.