۲۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸

یارب این چاک گریبان ز چه باشد گل را
چیست آیا سبب آشفتگی سنبل را

خویش را بس که دلیرانه زدم بر دریا
لرزه چون موج بر اندام فکندم پل را

گل فرستاده به من تا کند آزار مرا
می روم تا که زنم بر سر دشمن گل را

از گرفتاری من خاطر آن گل جمع است
رشته، مغز قلم پا بود این بلبل را

در پی کسب هنر باش که خورشید سلیم
بوسه بر دست زند شانه ی آن کاکل را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.