هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تضادها و ناهماهنگی‌های جهان سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که دلش با رسوم جهان در جنگ است و به دنبال آهنگی خوش است. در این جهان خراب، ماتم و شادی به هم آمیخته‌اند و گریه و خنده معنای واقعی خود را از دست داده‌اند. شاعر همچنین به عجز و زاری اهل نیاز اشاره می‌کند و چرخ جهان را در کف زنگی می‌بیند که آیینه‌ای در دست دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۲

با رسوم جهان دلم جنگی ست
خارج ساز من خوش آهنگی ست

ماتم و سور این جهان خراب
گریه ی مست و خنده ی بنگی ست

شعله با آه من اگر خود را
نسبتی می کند، ز یکرنگی ست

عجز و زاری ست کار اهل نیاز
که درین ره، حنای پا، لنگی ست

چرخ را طبع روشن تو سلیم
همچو آیینه در کف زنگی ست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.