هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های خود می‌گوید و از ناکامی‌ها و تلخی‌های زندگی شکایت دارد. او خود را گدای کوی خرابات معرفی می‌کند و از عشق نافرجام، بخت تیره و زخم‌های روحی و جسمی سخن می‌گوید. همچنین، به ناله‌های جانسوز و بی‌عدالتی‌های جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است و درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۲۵

گدای کوی خراباتم و غمم این است
که باده آتش سوزان و کاسه چوبین است

مزاج باده پرستان گرفته ام در عشق
به جان ازان نبود رغبتم که شیرین است

ز بخت تیره به غیر از زیان مرا چه رسد
هزار زخم بر اعضا و جامه مشکین است

خبر ز ناله ی جانسوز کوهکن دارد
چه شد که صورت شیرین به خواب سنگین است

عجب مدار به زیر فلک ز کثرت خلق
هجوم کرده مگس، بس که خانه شیرین است

سر کسی که بجنبد به دهر، نیست سلیم
دگر ز خواندن شعرم چه چشم تحسین است؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.