هوش مصنوعی: این شعر از نبودن نشانه‌ای از مسافران گذشته در راه، اهمیت راستی و درستکاری در رسیدن به مقصد، و بی‌نیازی به سلام و دعا در غیبت طمع و خواسته‌ای سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به بی‌پناهی و تنهایی شاعر دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'شراب' و 'دختر رز' نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارند.

شمارهٔ ۱۶۷

فغان که در ره ما بانگی از درایی نیست
هزار قافله رفت و نشان پایی نیست

ز کجروی نبرد هیچ کس به مقصد راه
که تیر را بجز از راستی عصایی نیست

شراب، حوصله ی هر کسی کند ظاهر
که همچو دختر رز، مردآزمایی نیست

سلام چیست، ندارم چو از کسی طمعی
دعا برای چه گویم چو مدعایی نیست

سلیم، هر چمنی را که بود گردیدم
به بینوایی من، مرغ بینوایی نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.