هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مضامین عاشقانه، عرفانی و فلسفی بهره می‌برد. شاعر از نارسایی هنر در بیان احساسات، غم و اندوه، عشق بی‌پاسخ، و ناتوانی عقل در رسیدن به معشوق سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به داستان‌های قرآنی مانند یوسف و لقب حمزه دارد که بر عمق معنایی شعر می‌افزاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات تاریخی و دینی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۰۹

نارسایی به هنر در همه جا همراه است
جامه ی سرو ز موزونی او کوتاه است

قسمتم نیست که از بند غم آزاد شوم
رفت صد قافله و یوسف من در چاه است

هر که برخاست ز شوق تو، دگر ننشیند
پا درین بادیه گر ماند، سرم در راه است

عقل ما در طلب وصل به جایی نرسد
میوه بر شاخ بلند است و عصا کوتاه است

از چه رو ریخته و حمزه لقب یافته است
می چون لعل مگر خون زمرد شاه است؟

در محبت گله از ما نتوان کرد سلیم
خبر از خویش نداریم، خدا آگاه است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.