هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌های فصل بهار و تغییرات طبیعت در این فصل می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سبزی جهان، آواز بلبل، و رنگ‌های طبیعت، حس نشاط و زندگی را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند گذر زمان و تأثیرات آن بر طبیعت و انسان دارد.
رده سنی: 12+ این شعر دارای مفاهیم زیبایی‌شناختی و طبیعت‌گرایانه است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و لذت‌بخش است. همچنین، زبان آن ساده و تصاویر آن جذاب است، اما ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال کمی پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۳۰

بهار آمد و سر تا به سر جهان سبز است
ز فیض ابر، زمین تا به آسمان سبز است

ز خانه بهر چه بیرون رود، که بلبل را
ز یاد رفته چمن، بس که آشیان سبز است

غبار کو که نشیند به دامن صحرا؟
ز بس چو آب چمن، راه کاروان سبز است

برو چگونه توان طعن زردرویی زد؟
که همچو ریشه ی گل، رنگ زعفران سبز است

نه چوب تیر همین سبز شد، که پنداری
نهاده وسمه بر ابرو ز بس کمان سبز است

ز لطف جوهر آتش به حشر هندو را
هنوز چون قلم سوسن استخوان سبز است

مرا ز خرمی نوبهار رنگی نیست
چه سود دسته ی گل را که ریسمان سبز است

ز لطف ابر بهار است هرچه هست، ولی
چمن ز آبله ی دست باغبان سبز است

خنک تر است ز خس خانه آشیانه ی ما
درین چمن که به دلگرمی خزان سبز است

خزان رسید و حریفان نشسته اند به خاک
بجز شراب که جایش به بوستان سبز است

زمانه زهرفروش است ازان شکر مطلب
که زهر خورده، از ان رنگ طوطیان سبز است

به نوبهار خط سبز نازم و اثرش
که تا رسیده سخن بر سر زبان، سبز است

سلیم جام می از کف منه چو لاله که باز
شکفته شد گل و اطراف بوستان سبز است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.