هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناتوانی خود در برآوردن خواسته‌های معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که مانند ماهی مغز استخوان ندارد. او همچنین به موضوعاتی مانند شهادت، جنگ و صلح، درد دل و عشق اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که کسی که هوای عشق در سر دارد، می‌داند که سربرهنگی او از بی‌کلاهی نیست. در نهایت، شاعر خود را مانند لاله‌ای می‌داند که با درد و رنج خود صاف و سلیم است و گدای میکده را ذوق پادشاهی نیست.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی، عاشقانه و اجتماعی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۳۶

هما! نصیب تو از من چنان که خواهی نیست
که استخوان مرا مغز همچو ماهی نیست

اگر به خاک شهیدان گذار خواهی کرد
کسی که کشته نمی گردد او سپاهی نیست

هلاک قاعده ی جنگ و صلح طفلانم
که در میانه ره و رسم عذرخواهی نیست

به نام درد دل از خون خود رقم سازیم
چو برق، خامه ی ما در پی سیاهی نیست

کسی که کسب هوایی نموده، می داند
که سربرهنگی ما ز بی کلاهی نیست

چو لاله ساخته با صاف و درد خویش سلیم
گدای میکده را ذوق پادشاهی نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.