هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بیفایده بودن بحث و جدل، به ویژه در مسائل عرفانی و دینی، سخن میگوید. او معتقد است که اهل مدرسه (علما و متشرعان) به بحثهای بیحاصل میپردازند، در حالی که در مسیر عشق و مستی (عرفان) جای بحث نیست. شاعر صلحطلبی را ترجیح میدهد و دیگران را از ورود به این مجادلات بازمیدارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند «مستی» و «میخانه» ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۳۴۱
با مدعی گذشته ام بر کنار بحث
در کوی عشق شعله ندارد به خار بحث
از بهر حل مسئله ی دین اگر بود
با اهل این زمانه مکن زینهار بحث
مستند اهل مدرسه، زان بحث می کنند
ورنه چرا کند به کسی هوشیار بحث
در گلشنی که حاصلش از برق و شعله است
بیهوده می کنند خزان و بهار بحث
مستان کنند در سرمستی به هر نزاع
من می کنم همیشه به وقت خمار بحث
میخانه نیست مدرسه، این گفتگو بس است
زاهد بگیر جام می و واگذار بحث
ما صلح کل سلیم به هر فرقه کرده ایم
با کس کند کسی چه درین روزگار بحث؟
در کوی عشق شعله ندارد به خار بحث
از بهر حل مسئله ی دین اگر بود
با اهل این زمانه مکن زینهار بحث
مستند اهل مدرسه، زان بحث می کنند
ورنه چرا کند به کسی هوشیار بحث
در گلشنی که حاصلش از برق و شعله است
بیهوده می کنند خزان و بهار بحث
مستان کنند در سرمستی به هر نزاع
من می کنم همیشه به وقت خمار بحث
میخانه نیست مدرسه، این گفتگو بس است
زاهد بگیر جام می و واگذار بحث
ما صلح کل سلیم به هر فرقه کرده ایم
با کس کند کسی چه درین روزگار بحث؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.