هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تلخیهای زندگی و ناکامیهای عاشقانه خود میگوید. او با استفاده از استعارههایی مانند «زبان تلخ»، «بادام تلخ»، و «نام تلخ»، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، به شیرینی و تلخی عشق اشاره دارد و از دریافت پیامهای ناخوشایند و دشنامهای معشوق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و استعارههای پیچیده است که درک آنها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعات غمگین و ناکامیهای عاشقانه ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۳۵۱
حاصل من نیست از شهد سخن جز کام تلخ
د دهن من زبان تلخ است چون بادام تلخ
گفته اند از نام آتش لب نمی سوزد، ولی
تلخ می گردد دهان من، برم چون نام تلخ
گرچه آب زندگانی می چکد از لب مرا
یک نفس همچون صراحی نیستم بی کام تلخ
زان لب شیرین عجب دارم که اینها سر زند
قاصد آیا از کجا آورده این پیغام تلخ
بوسه ای هم کاشکی می شد نصیب من سلیم
بشنوم تا چند از شیرین لبان دشنام تلخ؟
د دهن من زبان تلخ است چون بادام تلخ
گفته اند از نام آتش لب نمی سوزد، ولی
تلخ می گردد دهان من، برم چون نام تلخ
گرچه آب زندگانی می چکد از لب مرا
یک نفس همچون صراحی نیستم بی کام تلخ
زان لب شیرین عجب دارم که اینها سر زند
قاصد آیا از کجا آورده این پیغام تلخ
بوسه ای هم کاشکی می شد نصیب من سلیم
بشنوم تا چند از شیرین لبان دشنام تلخ؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.