۲۱۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۷

ای نهاده حسن را برطاق از ابروی بلند
بسته دست عالمی را با دو گیسوی بلند

جذبه ی کوی خراباتم اگر گشتی رفیق
چون کبوتر می زدم از کعبه یاهوی بلند

گفتگوی زلف او ای دل چو خواهی سر کنی
نام بردن احتیاجی نیست: هندوی بلند!

بی نصیبم کرده همت از مراد روزگار
در کمندم کوتهی آمد ز بازوی بلند

حاصل دنیا به همت درنیامیزد سلیم
می رود آب روان دشوار در جوی بلند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.