۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷۳

به غیر کار جفا آسمان نمی داند
خموش باش که گردون زبان نمی داند

به تنگنای جهانم ملال و عیش یکی ست
که مرغ بیضه بهار و خزان نمی داند

ز لطف نیست مرا گر گذاشته ست به باغ
که آشیان مرا باغبان نمی داند

هما سلیم مرا خشک و ناتوان دیده ست
هنوز لذت این استخوان نمی داند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.