هوش مصنوعی: این شعر بیانگر ناامیدی و رنج شاعر از بی‌عدالتی‌های جهان است. او احساس می‌کند که آسمان و طبیعت نسبت به رنج‌هایش بی‌تفاوت هستند و حتی لذت‌های زندگی نیز برایش بی‌معنا شده است. شاعر از تنهایی و بی‌پناهی خود سخن می‌گوید و احساس می‌کند که کسی درد و رنج او را درک نمی‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، فضای غمگین و ناامیدانه‌ی شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۷۳

به غیر کار جفا آسمان نمی داند
خموش باش که گردون زبان نمی داند

به تنگنای جهانم ملال و عیش یکی ست
که مرغ بیضه بهار و خزان نمی داند

ز لطف نیست مرا گر گذاشته ست به باغ
که آشیان مرا باغبان نمی داند

هما سلیم مرا خشک و ناتوان دیده ست
هنوز لذت این استخوان نمی داند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.