هوش مصنوعی: این شعر از حافظ بیانگر احساسات شاعر درباره‌ی دوری از معشوق، ناتوانی در بیان تمامی احساسات، و مقایسه‌ی وضعیت خود با دیگران است. شاعر از نرسیدن به آرزوها و کمبود کرم در جهان شکایت می‌کند، اما در نهایت به امید وصل با یار اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی موجود در شعر نیازمند درک و تجربه‌ی کافی است که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک می‌باشد.

شمارهٔ ۳۷۴

قاصد، دیگر به تو کم می رسد
نامه به مرغان حرم می رسد

هر سخنانی که مرا در دل است
بعضی از آنها به قلم می رسد

در ره شوقت ز پی رهروان
نقش قدم در دو قدم می رسد

ما و سفالین قدح خویشتن
دست که بر ساغر جم می رسد؟

جام می محفل خونین دلان
ز آبله ی دست، به هم می رسد

دست شهان چون ز کرم کوته است
دست که دیگر به کرم می رسد؟

دست به یاران نرسد گر سلیم
ما و ترا دست به هم می رسد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.