هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند عشق، مستی، دیوانگی، امید، و طبیعت میپردازد. شاعر از تصاویر زیبا و استعارههای عمیق برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به مستی و دیوانگی دارد که برای سنین پایینتر مناسب نیست.
شمارهٔ ۴۱۸
آنکه در پیری می عشرت به ساغر می کند
در کنار بام، مستی چون کبوتر می کند
گفتگوی مردم دیوانه دارد تازگی
تا سخن سر می کند، صد کس قلم سر می کند
از حقارت ننگرند اهل نظر سوی کسی
مور را آیینه ام نسبت به جوهر می کند
همچو نیکان می توان شد، بخت اگر یاری کند
قطره را امیدوار از خویش، گوهر می کند
خود به خود گردد مهیا حسن را اسباب ناز
مرغ دیبا بالش او را پر از پر می کند
وادی سرگشتگی هم خالی از همچشم نیست
گردباد از رشک مجنون خاک بر سر می کند
آسمان همچون حباب از جوش اشک من سلیم
برده سر در آب، تا باز از کجا برمی کند
در کنار بام، مستی چون کبوتر می کند
گفتگوی مردم دیوانه دارد تازگی
تا سخن سر می کند، صد کس قلم سر می کند
از حقارت ننگرند اهل نظر سوی کسی
مور را آیینه ام نسبت به جوهر می کند
همچو نیکان می توان شد، بخت اگر یاری کند
قطره را امیدوار از خویش، گوهر می کند
خود به خود گردد مهیا حسن را اسباب ناز
مرغ دیبا بالش او را پر از پر می کند
وادی سرگشتگی هم خالی از همچشم نیست
گردباد از رشک مجنون خاک بر سر می کند
آسمان همچون حباب از جوش اشک من سلیم
برده سر در آب، تا باز از کجا برمی کند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.