هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و جنون ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از آشوب درونی، رنج‌های عشق، و تأثیرات عمیق آن بر روح و روان سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند غم، بلایا، و تسلیم‌ناپذیری در برابر تقدیر دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و روانی مانند عشق شدید، جنون، و رنج‌های درونی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از مفاهیم نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۴۵۷

عشق آشوب دل و جوش درون می آرد
گل این باغ نبویی که جنون می آرد

دارد آبی چمن عشق که یک قطره ازو
مرغ تا خورد ز پا رشته برون می آرد

هر سر موی ازان زلف پریشان راهی ست
که سر از کوچه ی زنجیر برون می آرد

حسن مغرور به این ناز و نزاکت یارب
تاب همصحبتی آینه چون می آرد؟

سوختم از غم دل همنفسان، می بینید
که چها بر سرم این قطره ی خون می آرد

جوش زد داغ دل و شور جنونم افزود
شعله را فصل گل پنبه جنون می آرد

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ، سلیم
این بلاها به سرم بخت زبون می آرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.