۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷۸

حریر شعله ی ما را در آب می بافند
کتان ما به شب ماهتاب می بافند

نصیحت دل ما می کنند مردم، بین
که دام از پی مرغ کباب می بافند

برای شعله ی عریان آه ما افلاک
لباس برق ز تار شهاب می بافند

به عشق، خواب هوس می کنی؟ برو غافل
به کارخانه ی مخمل که خواب می بافند!

ستارگان، کفن خلق را سلیم ببین
چو عنکبوت چه با اضطراب می بافند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.