هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای بیان احساسات شاعر استفاده می‌کند. شاعر از عشق، انتظار، ناامیدی و حیرت در جهان سخن می‌گوید و از عناصر طبیعی مانند ساغر، آینه، گلستان و پروانه برای توصیف حالات خود بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

شمارهٔ ۵۰۱

لب تو ساغر می را نمک به کار کند
رخ تو آینه را چشم اشکبار کند

گرفتم آنکه دهد وعده شاهد امید
دماغ کو که کسی صرف انتظار کند

تهی ز شیوه ی کم فطرتی چو کاری نیست
به حیرتم که کسی در جهان چه کار کند

بساط عرش به کوی تو گر شود در کار
زمانه خانه ی او بر خروس بار کند

فضای گلشن هندوستان گلستانی ست
که نخل موم چو عنبر درو بهار کند

کسی که سوخت چو پروانه ام سلیم، چه سود
که همچو شمع مرا گریه بر مزار کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.