۲۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۹

کجاست عشق که آتش فروز آه شود
مرا به چشمه ی تحقیق، خضر راه شود

هلاک مشرب آنم که پاره ی نمدی
اگر ز خرقه زیاد آیدش، کلاه شود

دهد به خلوت دل وعده ی وصال مرا
هزار حیف، کسی نیست تا گواه شود!

به رنگ اخگر کشمیر، روی خود را چند
کنیم زآتش می سرخ و او سیاه شود

ز خاک بر سر خود ریختن چو چاه کنان
اسیر عشق به هرجا نشست، چاه شود

ز بس رجوع خلایق، سلیم نزدیک است
که راه خانه ی درویش، شاهراه شود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.