هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که درباره دشواری‌های راه عشق و نیاز به توفیق الهی برای پیمودن آن سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که بدون یاری خداوند، حتی با تلاش بسیار نیز نمی‌توان این راه را به پایان برد. همچنین، اشاره‌ای به بی‌ثباتی دنیا و اهمیت راستی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ و بی‌ثباتی دنیا نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۸۰

در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد
سر درین راه به همراهی پا نتوان برد

خضر توفیق اگر راهنمایی نکند
راه بر قافله از بانگ درا نتوان برد

می گشاید ز گره کار اسیران، اما
این کلیدی ست کزان بند قبا نتوان برد

همه کاری بجز از مرگ، تلافی دارد
بازی باخته ای نیست که وا نتوان برد

راستی را نتوان در همه جا برد به کار
گوی ازین معرکه بیرون به عصا نتوان برد

دم شمشیر بود جاده ی عشق تو سلیم
سر ازین راه سلامت ز قضا نتوان برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.