۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۷

از جهان هرکه چو ما خرقه بدوشان گذرد
چشم بر هم نهد از سرمه فروشان گذرد

اجل آید به سرم هردم و نومید رود
چون سخن چین که به اطراف خموشان گذرد

چاره ی آفت ایام، تجرد نکند
سیل اینجا ز سر خانه بدوشان گذرد

برگی از جلوه ی حسنت به چمن خالی نیست
همچو یوسف که به آیینه فروشان گذرد

آمد از دیدن حالم به فغان عشق، سلیم
چون به ویرانه رسد سیل، خروشان گذرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.