۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۹

رهنمای مقصد هرکس توکل می شود
همچو ابراهیمش آتش لاله و گل می شود

گر ز قید ناخدا آزادسازی خویش را
موج دریا همچو مرغابی ترا پل می شود

سفله را کی می توان از لاف دولت منع کرد
باغبان چون در چمن گل دید، بلبل می شود

صحبت مستان تمام عمر در پای گل است
بلبلان را گرچه صحبت بر سر گل می شود

سایه ی گل، طشت آتش بر سرم ریزد سلیم
لطف او بر من ز بخت بد، تغافل می شود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.