۱۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۱۰

دل من ناله ز شوق تو پر آشوب کند
غنچه ی ما چو جرس زمزمه را خوب کند

گر زند شعله دم از پرتو او، غیرت حسن
همچو منصور سرش را به سر چوب کند

نه ز فرزندی او، از اثر معشوقی ست
ماه کنعانی اگر ناز به یعقوب کند

ریزه ی شیشه ی دل بر سر هم می ریزد
کوچه ی زلف ترا شانه چو جاروب کند

می کنند آنچه حسودان به من از صبر، سلیم
کرم هرگز نتواند که به ایوب کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.