هوش مصنوعی:
این شعر از درد و رنج شاعر سخن میگوید و تمایل به آرامش و فرار از مشکلات را بیان میکند. شاعر از جدایی و سختیهای زندگی شکایت دارد و به دنبال تسلی و آرامش است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.
شمارهٔ ۶۱۵
همنشین از گریه ی من کاشکی دامان کشد
خویش را بر گوشه ای چون موج ازین طوفان کشد
از سموم آه، این ویرانه از بس گرم شد
اشک خود را از دلم در سایه ی مژگان کشد
سر اگر بر من گران باشد، ز سر وا می کنم
درد دندان هرکه نتواند کشد، دندان کشد
کی ز حسن سبز در ایران توان شد کامیاب
هرکه را طاووس باید، رنج هندستان کشد
مشکل است از هم جدایی همنشینان را سلیم
ز استخوان من به آن ترکش مگر پیکان کشد
خویش را بر گوشه ای چون موج ازین طوفان کشد
از سموم آه، این ویرانه از بس گرم شد
اشک خود را از دلم در سایه ی مژگان کشد
سر اگر بر من گران باشد، ز سر وا می کنم
درد دندان هرکه نتواند کشد، دندان کشد
کی ز حسن سبز در ایران توان شد کامیاب
هرکه را طاووس باید، رنج هندستان کشد
مشکل است از هم جدایی همنشینان را سلیم
ز استخوان من به آن ترکش مگر پیکان کشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.