هوش مصنوعی: این متن شعری است که از دردها و ناکامی‌های زندگی سخن می‌گوید. شاعر از فقر، بی‌عدالتی، و نبود حمایت گله‌مند است و به عشق نافرجام و ناامیدی‌های خود اشاره می‌کند. همچنین، از دوست و دشمن و رفتارهای ناعادلانه صحبت می‌شود. در نهایت، شاعر به پذیرش رنج‌ها و سکوت در برابر ناملایمات زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از ابیات اشاره به ناامیدی و رنج‌های زندگی دارد که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن مناسب نباشد.

شمارهٔ ۶۲۹

دلم از رهگذر فقر، حکایت نکند
حکم شاه است که درویش شکایت نکند

توبه ام خضر ره کعبه ی مقصود نشد
آه اگر پیر خرابات هدایت نکند

ای دل از شکوه ی او این همه خاموشی چیست
دیگر آن لطف که می کرد، نهایت نکند

از ادب پیش لبت غنچه دهن نگشاید
پسته خود کیست که این شیوه رعایت نکند

التماسی که ازو در دل من هست این است
که چو دشنام دهد، نام رعایت نکند

شمع راضی ست که در دست صبا کشته شود
بهتر آن است که فانوس حمایت نکند

دل به یک بوسه ز لعل تو تسلی نشود
قطره، کار چمن تشنه کفایت نکند

خوشتر از کوه ندیدم، به جهان غمازی
که بجز آنچه شنیده ست، روایت نکند

گله ی دوست به دشمن نتوان کرد سلیم
کس بر شحنه ز فرزند شکایت نکند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.