هوش مصنوعی:
این متن به وضعیت ناگوار و گرفتاریهای مردم میپردازد که بیسبب درگیر نام و ننگ شدهاند و مانند مورچهها در راهی تنگ افتادهاند. شاعر از داغهای سینهاش میگوید که با هم در جنگ هستند و از دوستانی یاد میکند که به حرفهایش توجهی ندارند. او وضعیت خود و دیگران را اسفناک توصیف میکند و خوشبخت کسانی میداند که به فرنگ رفتهاند. در پایان، به عشاقی اشاره میکند که بیسبب دنبال معشوقی ناتوان افتادهاند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق اجتماعی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، لحن انتقادی و نگاه تلخ به زندگی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۶۴۷
بی سبب مردم به قید نام و ننگ افتاده اند
همچو خیل مور در این راه تنگ افتاده اند
در تلاش سوختن، چون کاغذ آتش زده
داغ های سینه ام با هم به جنگ افتاده اند
از زبان ها خود چه گویم، گوش های دوستان
با سخن همچون گل رعنا دورنگ افتاده اند
ما به بند خود گرفتاریم، حال ما مپرس
نیک بخت آنان که در قید فرنگ افتاده اند
ره کسی بر عذر او نگرفته، مشتاقان سلیم
بی سبب دنبال آن آهوی لنگ افتاده اند
همچو خیل مور در این راه تنگ افتاده اند
در تلاش سوختن، چون کاغذ آتش زده
داغ های سینه ام با هم به جنگ افتاده اند
از زبان ها خود چه گویم، گوش های دوستان
با سخن همچون گل رعنا دورنگ افتاده اند
ما به بند خود گرفتاریم، حال ما مپرس
نیک بخت آنان که در قید فرنگ افتاده اند
ره کسی بر عذر او نگرفته، مشتاقان سلیم
بی سبب دنبال آن آهوی لنگ افتاده اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.