هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، از زبان شاعری است که با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از باد (صبا)، بهار، شکوفه‌ها، و کاغذ به عنوان نمادهایی برای انتقال پیام عشق خود استفاده می‌کند. شاعر از بلندپروازی‌های خود در عشق می‌گوید و از اینکه معشوق از دسترس او خارج است، اظهار ناراحتی می‌کند. همچنین، او از خطرات و سختی‌های راه عشق سخن می‌گوید، اما با این حال، عشق را ارزشمند و قابل پیگیری می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند عشق پرخطر و رسوایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۵۷

به خون خود کنم آلوده، ای صبا کاغذ
چو آن کسی که کند رنگ با حنا کاغذ

کند بهار به برگ شکوفه یاد ترا
چو آشنا که فرستد به آشنا کاغذ

گمان بری که ز هم ریخت دفتر افلاک
ز بس به کوی تو می ریزد از هوا کاغذ

نمی رسد به تو دست از کتاب، دانا را
دهد چه پایه بلندی، به زیر پا کاغذ

عجب که زحمت چشمی دگر تواند داد
به خاک پای تو داده ست توتیا کاغذ

به زندگی پی میراث خواری ام صدبار
گرفت همچو کبوتر ز من هما کاغذ

مباش از دم آتش فشان او ایمن
به راه عشق اگر باشد اژدها کاغذ

به کوی او پی رسوایی ام سلیم کند
بلند از بغل قاصدان صدا کاغذ
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.