هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر ناامیدی و دلتنگی شاعر از روزگار و بیوفایی دنیاست. او از صبا میخواهد دعا و غبارش را به سوی نیازمندان ببرد و از روزگار شکایت میکند که تنها چارهاش صبر است. همچنین، اشارهای به بیارزشی وفاداری در نزد زیبارویان دارد و در پایان، با بیاعتنایی به فصل خزان، از بلبل میخواهد که از این باغ کوچ کند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همچنین استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده، درک کامل آن را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. این محتوا برای سنین بالاتر که توانایی تحلیل و درک بهتر مضامین ادبی را دارند مناسبتر است.
شمارهٔ ۶۶۸
صبا دعای مرا سوی می گساران بر
سلام خشکی ازین چشم تر به باران بر
ملول شد دلت ای همنشین ز گریه ی ما
که گفته بود گل کاغذین به باران بر؟
حذر زگردش افلاک، خویش را چو غبار
به گوشه ای ز سر راه این سواران بر
چه چاره کلفت ایام را به غیر از صبر
همیشه روز به شب همچو روزه داران بر
متاع اهل وفا پیش گلرخان خوار است
صبا غبار مرا سوی خاکساران بر
ازین چه باک جهان را سلیم فصل خزان
چون عندلیب ازین باغ گو هزاران بر
سلام خشکی ازین چشم تر به باران بر
ملول شد دلت ای همنشین ز گریه ی ما
که گفته بود گل کاغذین به باران بر؟
حذر زگردش افلاک، خویش را چو غبار
به گوشه ای ز سر راه این سواران بر
چه چاره کلفت ایام را به غیر از صبر
همیشه روز به شب همچو روزه داران بر
متاع اهل وفا پیش گلرخان خوار است
صبا غبار مرا سوی خاکساران بر
ازین چه باک جهان را سلیم فصل خزان
چون عندلیب ازین باغ گو هزاران بر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.