۱۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱۴

سرو شد باز با صبا رقاص
برگ گل گشت در هوا رقاص

سیل نالان و کف زنان از شوق
کوه چون سنگ آسیا رقاص

شده در کلبه ام ز یاد بهار
هر طرف موج بوریا رقاص

گشت چون دود شمع بر سر من
از جنون سایه ی هما رقاص

بس که عشقم به شورش آورده ست
سر جدا گشت و تن جدا رقاص

سر هرکس به عشق می جنبد
نشود با اصول پا رقاص

سرو من می رود به باغ، سلیم
سایه چون کاکل از قفا رقاص
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.