۲۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۴۸

هر قطره ی شبنم رخ گل
سیلی ست به خانمان بلبل

عمرم همه در خیال او رفت
چون آب روان به سایه ی گل

مغرور به حسن خویشتن بود
زلف تو شکست شاخ سنبل

از شرم رخ تو گل گریزد
هر لحظه به زیر بال بلبل

از بهر دلم سلیم، دایم
خم در خم زلف کرده کاکل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.