هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و اندیشه‌های پیچیده خود سخن می‌گوید. او از غم، حیرت، توکل، و بی‌صبری خود می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند آینه، سبو، و خنجر، حالات درونی خود را بیان می‌کند. همچنین، به رابطه‌اش با دوست و جدایی احتمالی اشاره می‌کند و از دیوانگی و بی‌قراری خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۷۵۵

خم می هست، چه اندیشه ی محشر دارم
پشت چون آینه بر سد سکندر دارم

چون سبو، حیرت این خمکده ام برد از کار
دست برداشته از عالم و بر سر دارم

مایه ی مردم درویش، توکل باشد
خاطری جمع تر از دست توانگر دارم

می رسد فصل خزان و غم خود نیست مرا
نوحه بر اهل چمن همچو صنوبر دارم

دوست پندارد ازو هست مرا صبر و شکیب
کافرم، آنچه گمان برده به من گر دارم

دانم آزرده جدا می شوی از من، باری
بنشین یک دو سه حرفی به تو دیگر دارم

غافل از تیغ زبان من دیوانه مشو
باخبر باش ز من، مستم و خنجر دارم!

نیست مقراض به دستم ز برای مکتوب
به کف این را، ز پی بال کبوتر دارم

چون کشم بار گران غم دوری؟ کز ضعف
نگه خود نتوانم ز رخت بردارم!

شیوه ی صبر کجا و من دیوانه کجا
از من این جنس مجویید که کمتر دارم

بر دل از هیچ کسم گرد غمی نیست سلیم
خاطری صافتر از سینه ی گوهر دارم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.