هوش مصنوعی: شاعر در این متن از جدایی از معشوق و درد عشق می‌گوید. او حاضر است همه دارایی خود را برای وصال معشوق بدهد و حتی تظاهر به ریاکاری می‌کند تا از نگاه دیگران در امان بماند. همچنین، از رسم‌های خشک اجتماعی شکایت دارد و به زندگی ساده روستایی تمایل نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، انتقاد از اجتماع و ریاکاری است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۵۴

جام می در کف ز کوی او جدایی می کنم
بر سر خود خاک با دست حنایی می کنم

گر به سامان جهان، وصلش به من سودا کنند
آنچه دارم می دهم، دیگر گدایی می کنم

ارغوان گل می کند در باغ ما از زعفران
چهره لعلی از شراب کهربایی می کنم

چشم بر آداب رسمی تا به کی دارد کسی
شکوه از همشهریان روستایی می کنم

عشق طاعت برنمی تابد، سلیم از بیم خلق
گر نمازی می کنم گاهی، ریایی می کنم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.