۱۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۶۷

چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم
فریب نکهت گل کرده در چمن مستم

نسیم کوی تو در باغ می برد هوشم
خیال روی تو دارد در انجمن مستم

ترا ندیده به وصف تو عشق می بازم
چو بلبل قفس از نکهت چمن مستم

مکن کرشمه که کار مرا نگاه تو ساخت
به جام باده چه ریزی دگر، که من مستم

سلیم بیخودم از نغمه ی صریر قلم
ز بانگ تیشه ی خود همچو کوهکن مستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.