هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و عاشقی، بی‌صبری در عشق، تأثیر احساسات بر طبیعت و تصمیم‌گیری‌های جسورانه می‌گوید. او از سوزش دل، آه گرم و تبدیل کوه به دریا سخن می‌گوید و در نهایت به سفر به کابل برای مقابله با دشمن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی نیاز دارد. همچنین، اشاره به «سگ» در پایان ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۷۶۹

در چمن چون گفتگویی از لب او واکنم
می شود می آب اگر چون غنچه در مینا کنم

صبر می گویند پیدا کن مرا در عاشقی
چون ندارم صبر یاران از کجا پیدا کنم

می کند سوز دل من آب، سنگ خاره را
گر برآرم آه گرمی، کوه را دریا کنم

راستی را کرده ام سرمایه ی بازار خود
کار آتش می کند آبی که در کالا کنم

سرکشی در هند با من کرد نفس از بس سلیم
سوی کابل می روم تا با سگش سودا کنم!
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.