هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و صوفیانه است که در آن شاعر از عشق، شوق، فقر و رهایی از تعلقات دنیوی سخن میگوید. او خود را درگیر کشمکشهای درونی میبیند و از مفاهیمی مانند عشق مجنونوار، بیاعتنایی به دنیا و پادشاهی در ملک فقر یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات صوفیانه نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از اشارات مانند مصرف بنگ (در بیت «میزند خنده حقهی بنگم») برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۷۷۳
صوفیان را شده ز آهنگم
تار تسبیح، رشته ی چنگم
از گل و لاله فیض نتوان برد
غیر می نیست از کسی رنگم
شد بهار و چو سبزه ی صحرا
کوه تا کوه می رسد بنگم
بر من و کار من جهان خندد
رهبر کور و شاطر لنگم
در بیابان شوق چون مجنون
گردباد است میل فرسنگم
عشق تا منع خودفروشی کرد
شد ترازو فلاخن سنگم
فرصت رزم دشمنانم نیست
روز تا شب به خویش در جنگم
از سبکروحی ام شرر داغ است
همچو یاقوت اگر گران سنگم
بر بساط زمانه، چون پسته
می زند خنده حقه ی بنگم
پادشاهم به ملک فقر، سلیم
پوست تخت من است اورنگم
تار تسبیح، رشته ی چنگم
از گل و لاله فیض نتوان برد
غیر می نیست از کسی رنگم
شد بهار و چو سبزه ی صحرا
کوه تا کوه می رسد بنگم
بر من و کار من جهان خندد
رهبر کور و شاطر لنگم
در بیابان شوق چون مجنون
گردباد است میل فرسنگم
عشق تا منع خودفروشی کرد
شد ترازو فلاخن سنگم
فرصت رزم دشمنانم نیست
روز تا شب به خویش در جنگم
از سبکروحی ام شرر داغ است
همچو یاقوت اگر گران سنگم
بر بساط زمانه، چون پسته
می زند خنده حقه ی بنگم
پادشاهم به ملک فقر، سلیم
پوست تخت من است اورنگم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.