هوش مصنوعی:
این شعر از سلیم با مضمون عشق، رنجهای عاشقانه، و صبر در برابر جفاهای معشوق است. شاعر از بیوفایی یار و دردهای عشق میگوید و با استفاده از استعارههای زیبا، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، مفاهیمی مانند فقر، صبر، و امید به لطف الهی در آن دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی مفاهیم مانند رنج عشق و صبر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۷۹۲
لب مبند از ناله، می دانم جفا داری سلیم
گریه ای سر کن که یار بی وفاداری سلیم
با جفای او به غیر از این که سازی چاره نیست
گر ز کوی او روی، دیگر کجا داری سلیم
از حقیقت نیست ناخشنود رفتن زین چمن
گر نداری گل به کف، خاری به پاداری سلیم
در طلسم حیرت از سرگشتگی افتاده ای
بند بر دل همچو سنگ آسیا داری سلیم
بخیه ای بر چاک های سینه ی مجروح زن
دست پنداری که چون گل در حنا داری سلیم
از برای عافیت بار گرانجانی مکش
این زره تا چند در زیر قبا داری سلیم
عشق تکلیف تهیدستان به مستی می کند
از حرارت میل آب ناشتا داری سلیم
سر به زیر بال خود بر، همچو مرغان قفس
چند درسر، سایه ی بال هما داری سلیم
کی به طوف کعبه و بتخانه قانع می شود
در طلب پایی تو چون دست گدا داری سلیم
خوش دلی بر صحبت عمر سبکرو بسته ای
آشیان در سایه ی مرغ هوا داری سلیم
عشق را با فقر در یک پیرهن جا داده ای
آتشی پنهان به زیر بوریا داری سلیم
نیست بیم از فتنه ی روباه بازان جهان
جای تا در سایه ی شیرخدا داری سلیم
گریه ای سر کن که یار بی وفاداری سلیم
با جفای او به غیر از این که سازی چاره نیست
گر ز کوی او روی، دیگر کجا داری سلیم
از حقیقت نیست ناخشنود رفتن زین چمن
گر نداری گل به کف، خاری به پاداری سلیم
در طلسم حیرت از سرگشتگی افتاده ای
بند بر دل همچو سنگ آسیا داری سلیم
بخیه ای بر چاک های سینه ی مجروح زن
دست پنداری که چون گل در حنا داری سلیم
از برای عافیت بار گرانجانی مکش
این زره تا چند در زیر قبا داری سلیم
عشق تکلیف تهیدستان به مستی می کند
از حرارت میل آب ناشتا داری سلیم
سر به زیر بال خود بر، همچو مرغان قفس
چند درسر، سایه ی بال هما داری سلیم
کی به طوف کعبه و بتخانه قانع می شود
در طلب پایی تو چون دست گدا داری سلیم
خوش دلی بر صحبت عمر سبکرو بسته ای
آشیان در سایه ی مرغ هوا داری سلیم
عشق را با فقر در یک پیرهن جا داده ای
آتشی پنهان به زیر بوریا داری سلیم
نیست بیم از فتنه ی روباه بازان جهان
جای تا در سایه ی شیرخدا داری سلیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.