هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات و وضعیت روحی شاعر است که خود را مانند مرغی در قفس می‌داند که با وجود محدودیت‌ها، آرزوها و ناله‌های درونی دارد. شاعر از عجز و ناتوانی خود سخن می‌گوید ولی با این حال، امید و همراهی معنوی را در مسیر زندگی احساس می‌کند. او خود را در دریای زندگی بدون موج و حباب می‌بیند و همیشه نگاهش به ورطه‌هاست، نه به ساحل.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی این شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۷۹۱

ما چو مرغان قفس، زمزمه در دل داریم
در پر و بال زدن عادت بسمل داریم

چون جرس، بیضه ی فولاد به فریاد آید
گر ز لب سر زند آن ناله که در دل داریم

عذر ما گرم روان سستی توفیق بس است
در بیابان طلب، همره کامل داریم

دانه ی خرمن ما بیضه ی مور است تمام
دل ما خوش که درین مزرعه حاصل داریم

ما درین بحر نه موج و نه حبابیم سلیم
چشم بر ورطه همیشه، نه به ساحل داریم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.