۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۳۲

بیا که ساغر عشرت پر از شراب کنیم
گل زمینی ازین باغ انتخاب کنیم

هوای سیر چمن نیست بی دماغان را
به پای شاخ گلی همچو سبزه خواب کنیم

سماع باده پرستان بهانه می خواهد
چو موج، رقص به آواز رود آب کنیم

به وقت باده کشیدن ز شعله ی آواز
به باغ هر نفسی بلبلی کباب کنیم

سفینه های گل و لاله در میان آریم
به باغ چون هوس صحبت کتاب کنیم

نهفته آتشی از عشق در جگر داریم
ازان چو لاله و گل، آب در شراب کنیم

نثار او نتوان کرد جان که خود داده ست
ز ابلهی ست که در کار گل گلاب کنیم

به بزم وصل گذشتن ز کام دل سهل است
که ما به مصحف گل توبه از شراب کنیم

تو از سلیم و سلیم از تو، دیگری خود نیست
پیاله گیر، ز هم تا به کی حجاب کنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.