هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره دوستی، رنجهای زندگی، و پناه بردن به عشق و معنویات است. شاعر از دشواریهای زندگی سخن میگوید، اما با وجود همه سختیها، به عشق و معنویت (مانند کعبه) پناه میبرد. همچنین، اشارهای به مستی و آزادی روح در میانه این رنجها دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مانند مستی و رنجهای زندگی نیاز به درک بالاتری از تجربیات انسانی دارد.
شمارهٔ ۸۳۳
گرفته با برو دوش تو الفتی دوشم
تهی مباد ز سرو تو هرگز آغوشم
ز دست سیلی ایام، شکوه ای دارد
به بزم، ناله ی دف آشناست با گوشم
ز دست هرکه دمی آب خورده ام چون تیغ
تمام عمر نمی گردد آن فراموشم
سرم ز می چو شود گرم، پادشاه خودم
چو شمع افسر من شد کلاه شب پوشم
سلیم دختر رز از ستم ظریفی باز
به سوی کعبه فرستد ز دیر بر دوشم
تهی مباد ز سرو تو هرگز آغوشم
ز دست سیلی ایام، شکوه ای دارد
به بزم، ناله ی دف آشناست با گوشم
ز دست هرکه دمی آب خورده ام چون تیغ
تمام عمر نمی گردد آن فراموشم
سرم ز می چو شود گرم، پادشاه خودم
چو شمع افسر من شد کلاه شب پوشم
سلیم دختر رز از ستم ظریفی باز
به سوی کعبه فرستد ز دیر بر دوشم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.