هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از آبادان و زیبایی‌های آن مانند باغ‌های بهاری و جلوه‌های شهری یاد می‌کند، اما همچنین از خرابی‌ها و غبارهای آن نیز سخن می‌گوید. او از انتظار در کوچه‌های آبادان و تأثیر نسیم بر خانه‌اش می‌نالد و در نهایت بیان می‌کند که دل‌ها خراب شده‌اند و حصار آبادان دیگر مانند گذشته نیست.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژه‌هایی مانند 'خراب' و 'غبار' ممکن است نیاز به درک عمیق‌تری از مفاهیم داشته باشد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۸۵۸

انجمن شد ز یار آبادان
هست باغ از بهار آبادان

شهر از جلوه اش خراب، ولی
کوچه ی انتظار آبادان

کرد سیرم ز نعمت دیدار
خانه ی روزگار آبادان

از نسیمم زیان رسد، که شده ست
خانه ام از غبار آبادان

ملک دلها خراب گشت سلیم
تا شد این نه حصار آبادان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.