هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهٔ جدایی از معشوق است. او با استفاده از تصاویر زیبایی مانند گل و لاله، شراب، آفتاب و شمع، نشان میدهد که بدون حضور معشوق، هیچ چیز ارزش و زیبایی خود را ندارد و زندگی برایش بیمعنا شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به شراب و مستی وجود دارد که مناسب گروههای سنی پایین نیست.
شمارهٔ ۸۷۷
نخورند در گلستان، گل و لاله آب بی تو
به گلوی شیشه ی می، نرود شراب بی تو
چو دو یار مهربانی که ز هم جدا نگردند
به چمن نمی گذارد قدم آفتاب بی تو
چو پیاله جلوه ای کن به بساط بزم مستان
که ز موج باده دارد قدح اضطراب بی تو
نتوان کباب کردن اگر آتشی نباشد
همه حیرتم که من چون شده ام کباب بی تو
ز کجا سلیم خوابد شب دوری تو هیهات
که چو شمع تا نمیرد، نرود به خواب بی تو
به گلوی شیشه ی می، نرود شراب بی تو
چو دو یار مهربانی که ز هم جدا نگردند
به چمن نمی گذارد قدم آفتاب بی تو
چو پیاله جلوه ای کن به بساط بزم مستان
که ز موج باده دارد قدح اضطراب بی تو
نتوان کباب کردن اگر آتشی نباشد
همه حیرتم که من چون شده ام کباب بی تو
ز کجا سلیم خوابد شب دوری تو هیهات
که چو شمع تا نمیرد، نرود به خواب بی تو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.