هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مفاهیم عرفانی و شرابخواری به عنوان استعارههایی برای عشق و شوریدگی استفاده میکند. شاعر از شمع، باده، گل، و آب به عنوان نمادهایی برای توصیف حالات روحی و عاشقانه بهره میبرد. همچنین، اشارههایی به زهد و عرفان دارد و تضاد بین زاهد و عاشق را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و استعارههای شرابخواری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا نیازمند توضیح باشد. همچنین، درک عمیقتر این شعر به دانش ادبی و آشنایی با نمادهای عرفانی نیاز دارد.
شمارهٔ ۸۹۷
سحر زان شمع باشد تاب خورده
که او شب باده در مهتاب خورده
دلم بی نغمه ذوق از می ندارد
گل ما آب از دولاب خورده
بود پرورده ی سرگشتگی دل
چو گوهر آب از گرداب خورده
ازان زاهد ندارد ذوق گلشن
که دایم باده در محراب خورده
ز بی تابی گل این باغ گویی
که آب از شبنم سیماب خورده
مخورمی چون تراغم در کمین است
گران خیز است صید آب خورده
سلیم از می دلم خرم نگردد
چه داند باده را، خوناب خورده
که او شب باده در مهتاب خورده
دلم بی نغمه ذوق از می ندارد
گل ما آب از دولاب خورده
بود پرورده ی سرگشتگی دل
چو گوهر آب از گرداب خورده
ازان زاهد ندارد ذوق گلشن
که دایم باده در محراب خورده
ز بی تابی گل این باغ گویی
که آب از شبنم سیماب خورده
مخورمی چون تراغم در کمین است
گران خیز است صید آب خورده
سلیم از می دلم خرم نگردد
چه داند باده را، خوناب خورده
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.