هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس تنهایی، بینوایی و بی‌وفایی می‌گوید. او با تصاویری مانند جام خالی، کاسه گدایی و تسبیح کربلایی، حالتی غمگین و حسرت‌بار را به تصویر می‌کشد. همچنین از عشق نافرجام و نامهربانی یار سخن می‌گوید و آرزوی بازگشت به روزهای آغاز آشنایی را دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم نمادین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۲۳

در کوی می فروشان، گردم ز بینوایی
در دست جام خالی، چون کاسه ی گدایی

در صبح از سفیدی چون شیر می نماید
مستان ز دختر رز، سازند مومیایی

در کوی بی وفایان دانی سرشک من چیست
چون پیش اهل کوفه، تسبیح کربلایی

کو آن که در اشارت با من ترا هر انگشت
پیچیده نامه ای بود از کاغذ حنایی

چشم و دل و زبانی داری، که کس مبیناد!
ای همچو گل سراپا سامان بی وفایی

آن گل سلیم آخر نامهربان برآمد
خوش آن که بود با او آغاز آشنایی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.