هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عناصر مختلفی مانند کاسه سفالی، موی چینی، نامه، سرو چمن و غیره برای بیان احساسات شاعر استفاده میکند. شاعر از فقر و مسکنت خود سخن میگوید و با تصاویر زیبا و استعارههای پیچیده، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، اشارهای به هوس و خودآرایی دارد که منجر به از دست دادن چیزهای ساده و ارزشمند میشود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است و از استعارهها و تشبیههای پیچیده استفاده میکند که درک آنها برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فقر، هوس و مسائل اجتماعی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۹۴۱
کاسه ی ما ز سفال است، خوش این مسکینی
پنجه ی ما نبود شانه ی موی چینی
راه شد بسته به حرفش، که به هم چسبیده ست
دو لب او چو زبان قلم از شیرینی
نامه را کاغذ ابری کنم از موج سرشک
شاید آن طفل قبولش کند از رنگینی
سایه ی لوح مزار است مرا سرو چمن
بی قدش می کند از بس به دلم سنگینی
هوس نعمت فغفور خودآرایی کرد
کاسه بر دست گدا داد ز چوب چینی
عجبی نیست ازو گر بگریزند سلیم
سبزوار است خط و بوالهوسان قزوینی
پنجه ی ما نبود شانه ی موی چینی
راه شد بسته به حرفش، که به هم چسبیده ست
دو لب او چو زبان قلم از شیرینی
نامه را کاغذ ابری کنم از موج سرشک
شاید آن طفل قبولش کند از رنگینی
سایه ی لوح مزار است مرا سرو چمن
بی قدش می کند از بس به دلم سنگینی
هوس نعمت فغفور خودآرایی کرد
کاسه بر دست گدا داد ز چوب چینی
عجبی نیست ازو گر بگریزند سلیم
سبزوار است خط و بوالهوسان قزوینی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.