هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به عیبجویی دیگران پاسخ میدهد و با افتخار از پاکدامنی و روحیهٔ خود دفاع میکند. او با استفاده از استعارههایی مانند آفتاب و شعله، برتری اخلاقی و روحانی خود را نشان میدهد و تهدید میکند که اگر شرایط مناسب بود، به عیبجویان رحم نمیکرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و تهدیدهای ضمنی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشند.
شمارهٔ ۱۸ - در هجو
ای آن که عیبجویی من پیشه کرده ای
من خود حکایت از چه و چونت نمی کنم
بر تیغ پاکدامن خویشم چو آفتاب
حیف است، ورنه رحم به خونت نمی کنم
چون شعله، قوت روح ز اسفل رسد ترا
گر مرده ای، که چوب به... ت نمی کنم
من خود حکایت از چه و چونت نمی کنم
بر تیغ پاکدامن خویشم چو آفتاب
حیف است، ورنه رحم به خونت نمی کنم
چون شعله، قوت روح ز اسفل رسد ترا
گر مرده ای، که چوب به... ت نمی کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷ - هجو ملا وفا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹ - باز فرستادن خربزه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.