هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و درد دل خود میگوید و از تأثیر این غم بر طبیعت و عناصر آن مانند ستارگان و سنگها سخن میگوید. او از نالههایش، اشکهای خونین و دلسختیهایش میگوید و آرزو میکند که لبهای یار برای خندهاش بگشاید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و ادبی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳
چنان به پیش فلک نالم از غمت شبها
که خون دل می چکد از دیده های کوکبها
چو بسته خون دلم را به خویش می آرد
برای خنده گشایم اگر ز هم لبها
نگاه برق گذارش چو شمع دلها گشت
شرار شعلهٔ آهم شده است کوکبها
دلم ز سختی ره ناله می کند چو جرس
که سنگ راه طلب گشته است مطلبها
نمی کشم دم گرمی به کام دل جویا
زترس ریزش این آبگینهٔ قالبها
که خون دل می چکد از دیده های کوکبها
چو بسته خون دلم را به خویش می آرد
برای خنده گشایم اگر ز هم لبها
نگاه برق گذارش چو شمع دلها گشت
شرار شعلهٔ آهم شده است کوکبها
دلم ز سختی ره ناله می کند چو جرس
که سنگ راه طلب گشته است مطلبها
نمی کشم دم گرمی به کام دل جویا
زترس ریزش این آبگینهٔ قالبها
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.