هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید و ترس از آسیب دیدن این زیبایی را بیان میکند. او از حسرت و اضطراب عشق و گرمای حضور معشوق در مجلس شراب میگوید و ناتوانی خود در تحمل این عشق شدید را توصیف میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۹
نخواهم زان گل رخسار برداری نقابش را
که ترسم گرمی نظاره ای گیرد گلابش را
نسیم امروز با بوی که آمد رو به این وادی
که ماند آغوش حسرت باز هر موج سرابش را
نباشد با رم ما برق را لاف سبک سیری
که آرام رگ خوابست موج اضطرابش را
خبردار دل خود باش در بزم شراب او
نسازی خام سوز از گرمی مجلس کبابش را
دلم بگداخت جویا از خیال شعلهٔ حسنش
ندارد ظرف مینا طاقت زور شرابش را
که ترسم گرمی نظاره ای گیرد گلابش را
نسیم امروز با بوی که آمد رو به این وادی
که ماند آغوش حسرت باز هر موج سرابش را
نباشد با رم ما برق را لاف سبک سیری
که آرام رگ خوابست موج اضطرابش را
خبردار دل خود باش در بزم شراب او
نسازی خام سوز از گرمی مجلس کبابش را
دلم بگداخت جویا از خیال شعلهٔ حسنش
ندارد ظرف مینا طاقت زور شرابش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.